ریحانه جووووونریحانه جووووون، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
رانیا جووونرانیا جووون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره
محمدحسین جوووونمحمدحسین جوووون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

ریحانه تمام زندگی من

من و روزمرگی های 3 تا گلهای زندگیم

بدنیا آمدن نی نی دایی صادق

عزیزم دیروز یعنی در تاریخ ۲۹/۱/۹۰ ، من ۳۵ دقیقه مونده بود به پایان کارم ، مرخصی گرفتم و اومدم خونه آبایی دنبال شما که باهم بریم بیمارستان. آخه قرار بود زندایی ظریفه زایمان کنه . من تورو آماده کردم و مامانمم یه مقدار نهار و لوازمی که نیاز بود جمع کرد و رفتیم تو کمربندی همدان سوار مینی بوس میثم شدیم و رفتیم بیمارستان تا ساعت ۳۰/۴ منتظر شدیم چه منتظر شدنی که دکتر اومد بیرون و من رفتم سوال کردم خانم دکتر اوضاع خانم اسدی چطوره که گفت : اسدی زایید و منو و پروین عین بمب منفجر شدیم . اینقد خوشحال شدیم که همون ساعت صدا زدند همراه اسدی بیایید بچه رو تحویل بگیرید . منو و پروین و خاله پروین رفتیم تو ، نی نی و گرفتیم و کلی ذوق کردیم و خاله پروین شروع...
31 فروردين 1390

شروع وبلاگ

با یاد و نام خدا وبلاگ دخترم ریحانه را شروع می کنم و امیدوارم بتونم به نحو احسن این وبلاگ را پیش ببرم . تاریخ ایجاد وبلاگ ۲۲/۱/۹۰ 
23 فروردين 1390
1